به گزارش صراط نیوز، به قطع و یقین می توان گفت که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، هیچ کابینه ای ولو دولت های معلوم الحال مرحوم هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی نیز در بی تدبیری های اقتصادی و گرانی های لجام گسیخته، به گرد پای وفاق بازان حاضر در دولت چهاردهم نمی رسند و جملگی باید در پیشگاه مسعود پزشکیان از بابت رها کردن معیشت مردم در طوفان افزایش لحظه ای قیمت ها، لُنگ بیاندازند!
در این گیرودار اما پدر ژن خوب حمیدرضا، یا به عبارت بهتر محمدرضا عارف (معاون اول پزشکیان) اخیراً در اظهاراتی شاذ و اعجاب انگیز، به نهادهای نظارتی همچون سازمان حمایت، اتاق اصناف و سازمان تعزیرات دستور داده است تا در آستانه فرا رسیدن فصل زمستان و شب یلدا، با فروشندگانی که ضوابط قیمت گذاری را رعایت نمی کنند، برخورد قاطع شود.
جالب اینجاست که گویا معاون اول دولت وفاق یا از قواعد حاکم بر بازار عرضه و تقاضا آگاهی ندارد و یا خود را به ندانستن زده است که تلاش دارد تا با قیمت گذاری دستوری و بگیر و ببند، ثبات را به اقتصاد کشور بازگرداند؛ غافل از اینکه مقصر اصلی آشفته بازار کنونی در بازار و معیشت مردم، نه طماعی و زیاده خواهی چند خرده فروش جزء، بلکه اژدهای تورمی است که متهم ردیف اول در دامن زدن به آن نیز خود دولت ها محسوب می شوند.
مسلم است که اقتصاد یله و رها شده کنونی در کشور با دستورات پشت میز و تهدید و ارعاب بازاریان و فروشندگان، اصلاح نشده و راه به جایی نمی برد؛ چراکه اگر قرار بود با امضای یک کاغذپاره و ابلاغ آن به صنوف و نهادهای نظارتی، شق القمری در عرصه معیشت مردم رخ دهد، عرصه اقتصاد آتشین کشورمان بسیار پیش از اینها گلستان شده بود و دیگر به دم مسیحایی و تجویز نسخه از جانب محمدرضا عارف نیازی نبود!
بازاریان و فعالان عرصه اقتصادی در کشور آنچنان نسبت به دولت بی تدبیر کنونی و نسخه های معیشتی اش بی اعتماد شده و دستورات صادره را در حکم جرز لای دیوار تلقی می کنند که دیگر حنای هیچ دولتمردی نزد کسبه و فروشنده جماعت رنگی ندارد. از سوی دیگر گرانی های ثانیه ای مواد اولیه و مایحتاج ضروری آنچنان از اختیار تصمیم گیران دولتی خارج شده که تولیدکنندگان بسیاری را به دردسر انداخته و واحدهای اقتصادی خرد و کلان متعددی را به تعطیلی و تغییر شغل کشانده است.
ای کاش محمدرضا عارف به جای نسخه پیچی از پشت میز، حداقل همچون معاون اول دولت شهید رئیسی به میان کسبه و بازاریان می آمد و نه تنها به صورت چهره به چهره با مردم و مشکلاتشان مواجه می شد بلکه برآوردی واقعی از حجم مشکلات اقتصادی ملت را به چشم می دید و از این حجم از بی مبالاتی و بی تدبیری از جانب همکارانش در دولت چهاردهم، شرمنده می شد. البته معاون اول پزشکیان حق دارد به میان مردم نیاید چراکه مشخص نیست، واکنش مردم با توجه به فشارهای سنگین اقتصادی در مواجهه با پدر ژن خوب، چه خواهد بود؟!